بدون عنوان
سلام عزیز دلم
مامانی خیلی وقته سر نزدم به وبلاگت از عید تا حالا ببخشید آخه تو خونه که سیستممون خراب شده ( البته از دست شما انقدر که خاموش روشن کردی و الکی دکمه هارو زدی کلا سوخت ) ولی اشکال نداره فدای یه تار موت .دفتر هم که از دیروز اومدم .
گلم عید خوبی داشتیم اولین عیدی که خونه خودمون بودیم خیلی خوشحالم از اینکه تونستیم خونه خودمون باشیم . کلی مهمونی رفتی مهمون اومد خونمون دیگه آخریا راه افتاده بودی تا بهت میگفتم ددر سریع میرفتی کفشات رو ور میداشتی میاوردی میدادی به من که پات کنم بریم ددر . کلی هم آتیش سوزوندی و عیدی هم گرفتی خوش بحالت مامانی منم دوست داشتم بچه میشدم تا عیدی بگیرم آخه عیدی گرفتن خیلی مزه میده . خدایی هیچی از عیدیات رو خرج نکردما با همشون بیمه عمرت رو دادم . روز 15 فروردین هم بردم واکسن 1 سالو نیمیت رو زدم خانم دکتره که اونجا بود میگفت تا 1 هفته بچه حال نداره ولی هزار ماشاا.... هزار ا... اکبر فقط یکم تب کردی که زود بند اومد ولی نه بیحال شدی نه بهونه گرفتی هیچی فقط واکسن 4 ماهگیت یکیمی بهونه گیری کردی . مرسی پسر قوی مامان .
یکم از عکسات رو برات میزارم ببینی