مراسم چیپس خوری
سلام گلکم
پسر گل مامانی که خیلی هم شیطون شده چطوره ؟ میدونم خوبی مامان وقتی میام سر کار به خدا خیلی دلم برات تنگ میشه دوست دارم زودتر برم خونه تا تو رو ببینم . وقتی که میام خونه میدونی چیکار میکنی سریع میپری بغلم بعدشم به زور شالم رو از رو سرم بر میداری که مطمئن بشی دیگه بیرون نمیرم الهی مامان فدات بشه حالا خوبه من فقط 3 ساعت میام سر کار اگه مثل نی نی های دیگه مجبور بودی از صبح تا بعداز ظهر تنها بمونی چیکار میکردی عزیزم . مامانی چیکار کنیم دیگه مجبوریم واسه آینده خودمون و شما گلک ها کار کنیم . دوست دارم عزیزم
چند شب پیش مامان جون داشت فوتبال میداد و تو هم خواب بودی بابا امیر و بابایی نشسته بودن داشتن چیپس میخوردن یه دفعه گل زدن و داد بابا امیر رفت بالا که باعث شد شما از خواب ناز بپرید آخ که ما زنا چی میکشیم از دست این فوتبال دیدن مردها خوب بگذریم خلاصه اینکه شما چشمای نازتون رو باز کردید و چیزی که نباید میدیدی رو دیدی و سریع اومدی سر بشقاب چیپس ها حالا نخور و کی بخور . رفته بودی بین 2 تا بابا ها نشسته بودی و شروع کردی به خوردن . الهی بگردم تا اون موقع نذاشته بودن چیپس بخوری مثل اینکه خیلی بهت مزه داده بود ولی سریع از جلوت برداشتم که اصلا چیز خوبی نیست این چیپس اینم از عکسات خیلی خندوندی مارو
ممنونم بخاطر همه لحظه های شادی که واسه ما درست میکنی پسرم .
عاشقتم مامان
ببین چه شکلی نگاش میکنی
هی وای من
ای خدا دهنشو نگاه پر پره
نگاش کنید چه باکلاس هم میل میفرمایند چیپسشون رو