کسری کسری ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

شیطون بلا مامانی و بابایی

پیاده روی

1390/6/31 19:43
نویسنده : مامان مریم
189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هستی مامانی

 

پسملک مامانی امروز یه روز خیلی خوبی بود واسه مامان میدونی چرا ؟

چون پسملی من دیگه عین ما آدم بزرگا داره راه میره و زمین نمیخوره . هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

مامانی امروز من حوصلم خیلی سر رفته بود آماده شدم و تورم بر داشتم و با مامان زری رفتیم پیاده روی . پیاده رویمون تا وسطاش داشت خوب پیش میرفت و تو هم تو کالاسکه واسه خودت شعر میخوندی و دست میزدی ما هم کیف میکردیم .

 

یه دفعه دیدم خودت رو داری از کالسکه میندازی پایین که آوردمت بیرون یکم بغلت کنم ولی بغلم نموندی میدونی چرا ؟ چون پسملکم میخواست خودش راه بره وقتی گذاشتمت زمین شروع کردی تند تند به راه رفتن . الهی من فدای اون راه رفتنت بشم مامانی .

 

خواستم دشتت رو بگیرم که نذاشتی دستات رو جمع میکردی که یه وقت من نگیرمشون کلی همه میخنیدن بهت منکه خودم غش کرده بودم از خنده .

 

هر کسی تو رو میدید میگفت خانوم هزار ا.. اکبر توروخدت براش اسپند دود کنید خلاصه کاری کردی با من که مجبور شدم زنگ بزنم به بابایی بیاد دنبالمون و مارو بیاره خونه .

 

اینم ماجرای پیاده روی من و کسری .

پسرم ازت ممنونم که با اومدنت این همه لحظه های شادی رو برای ما ایجاد کردی و ما رو خوشحال تر از روز قبل میکنی .

خدایا سپاسگزارم ازت که همچین پسر با نمکی بهم دادی امیدوارم لایق این همه خوبی و محبتت بی حد و اندازه تو باشم ممنونم خداجوننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن.ماچ

 

راستی این عینک رو هم مامان زری برات خریده از بندر ترکمن ماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان سید ابوالفضل
31 شهریور 90 16:21
مامان متین
1 مهر 90 9:16
آفرین شیطونک حتما براش اسپند دود کنید و اگه می دیدمتون دوست داشتم یه جایزه خوشگل بهش بدم بخاطر این قدم بزرگ خدا حفظش کنه و حسابی باید مراقبش بود چون یهویی می ره خوشش میاد دیگه ذوق داره


آره والا ما رو کشته با این ذوقش عزیزم حتما لینکت میکنم
مامان متین
1 مهر 90 9:18
عزیزم یادت رفته منو لینک کنی؟