کسری کسری ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

شیطون بلا مامانی و بابایی

خوردن استخوان

1389/12/23 19:15
نویسنده : مامان مریم
319 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم  نفسم  

نفسم عاشقتم همیشهشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

امروزمامانی خوب گشتی واسه خودت کیف کردی ببخشید یکمم کلافه شدی   .  از صبح که بیدار شدی و یکم شیطنت کردی و بازی بعد آماده شدیم رفتیم خونه مادر جون کرج تو ماشین تا اونجا خوابیدی بعد که رسیدیم نرفته تو شروع کردی به جیغ زدن و داد و فریاد   و هر کاری که دلت خواست کردی آخه مامان جون آدم که میره جایی اولش یکم میشینه آبرو داری میکنه شیرینمEmoticon
بعد شروع به شیطنت می کنه . خلاصه اینکه آقاجون که قند تو دلش آب میشد جیغ های تو رو میشنید همش میگفت  به پسر من چیزی نگید بزارید هر کاری دوست داره بکنه خدا شانس بده خلاصه تا ظهر به آتیش سوزوندن ادامه دادی تا ناهار مثلا من نشستم یه لقمه غذا بخورم انقدر حمله کردی به سفره لیوان انداختی غذام رو بهم زدی خلاصه که نذاشتی یه لقمه غذا بخورم تا پاشدم بگردونمت مادر جون گفت بده پسرم رو به خودم نگهش دارم وقتی رفتی بغل مادرجون یه استخون داد دستت ساکت شدی وای نفس مامان نمیدونی چی شکلی استخون می خوردی    دو لپی  از خنده من غش کردم آب لب و لوچت همینجوری آویزون شده بود . اینم عکس از استخون خوردنت گلکم

 

  

اینم استخون با چاشنی سس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان شیما وحدیث
25 اسفند 89 9:14
موش بخوردت خاله ....خیلی خوشمزه ای


مرسی خاله لطف دارید