2 و 3ماهگی
سلام پسمل قشنگم امیدوارم همیشه شاد باشی
گلکم دارم از 2 و 3 ماهگیت برات می نویسم . خیلی خوردنی شدی خیلی ماه شدی عزیزم و یکمی بغلی زمین اصلا نمی مونی همش دوست داری تو بغل باشی . من و خاله مهسا و مامان زری نوبتی بغلت می کنیم خنده هات با صدا شده گلکم . 12 آذر وقت واکسن 2 ماهگیت بود بردمت مرکز بهداشت دم خونه یکم طول کشید تا خانم دکتر بیاد بهت واکسن بزنه ، واکسن رو خانم دکتر بهت زد ، یکمی گریه کردی و بعد اومدیم خونه تا 2 روز تب داشتی ولی بعدش خوب شدی اولین مسافرتتم تو 2 ماهگیت بود بردمت خونه خاله سارا شمال خیلی خوش گذشت فقط چون می ترسیدیم سرما بخوری بیرون اصلا نمی بردیمت آخه خیلی کوچولو بودی ناز گلکم . دیگه کم کم داشتی بزرگ می شدی مزه ها رو می فهمیدی ویتامین که بهت میدادم قیافه ات را یه جوری می کردی شبا بهتر می خوابیدی ولی یه اخلاقی که داشتی باید حتما روی شونه هام می ذاشتمت سرت رو تا خوابت ببره اصلا رو پا نمی خوابیدی و باید برات حتما لالایی می خوندم اولین غلط زدنت رو تو 3 ماهگی انجام دادی یعنی 1 ماه زودتر خلاصه 2 و 3 ماهگیت با همه شیرینی هاش به پایان رسید الان که تو 4 ماه هستی دیگه می تونم به روز برات از همه اتفاقات و رشد هایی که می کنی بنویسم .