کسری کسری ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

شیطون بلا مامانی و بابایی

مراسم چیپس خوری

سلام گلکم   پسر گل مامانی که خیلی هم شیطون شده چطوره ؟ میدونم خوبی مامان وقتی میام سر کار به خدا خیلی دلم برات تنگ میشه دوست دارم زودتر برم خونه تا تو رو ببینم . وقتی که میام خونه میدونی چیکار میکنی سریع میپری بغلم بعدشم به زور شالم رو از رو سرم بر میداری که مطمئن بشی دیگه بیرون نمیرم الهی مامان فدات بشه حالا خوبه من فقط 3 ساعت میام سر کار اگه مثل نی نی های دیگه مجبور بودی از صبح تا بعداز ظهر تنها بمونی چیکار میکردی عزیزم . مامانی چیکار کنیم دیگه مجبوریم واسه آینده خودمون و شما گلک ها کار کنیم . دوست دارم عزیزم   چند شب پیش مامان جون داشت فوتبال میداد و تو هم خواب بودی بابا امیر و بابایی نشسته بودن داشتن چیپس میخوردن یه دف...
4 دی 1390

محرم

  سلام همه هستیم   مامان جون این ماه ، ماه خیلی عزیزی هست پر از برکت و در عین حال پر از غم و اندوه واسه ما مسلمونا این ماه ماهی هست که امام حسین به شهادت رسیده و بقیه یارانش . میدونم الان معنی این حرفها رو متوجه نمیشی باید خیلی بزرگ بشی تا بفهمی منم برات خیلی کم میگم هر وقت که بزرگ شدی برات بیشتر توضیح میدم فقط این رو بدون که همیشه تو زندگیت به همین عزیزا و اماما و خدای بسیار مهربون توکل کنی و سعی کنی تا اونجایی که میشه به حرفاشون گوش کنی . 2 روز پیش عاشورا بود و من و تو بابا امیر رفته بودیم بیرون عزاداری الهی بگردم دور سرت مامان وقتی میدیدی دارن مردم سینه میزنن تو هم مثل اونا شروع میکردی به سینه زدن و البته یکم بعد خوابت...
17 آذر 1390

لباس محلی

سلام مامانی   پسرم چند وقت پیش دایی امیر رفته بود شیراز و برات سوغاتی لبالس محلی آورده بود که برات عکسش رو میزارم . خیلی اذیت کردی تا تونستم این عکس رو بگیرم ولی اشکال نداره     اینم از عکسا   پسرم الان تو سنی رسیدی که دقیقا تو اوج تقلید هستی هر کاری که ما انجام میدیم دقیقا همنا رو انجام میدی الهی فدای کارات بشم من دیگه ما باید خیلی حواسمون به کارامون باشه .   دوست دارم ...
13 آذر 1390

بدون عنوان

سلام نفس من   دیروز من و شما با خاله مهسا یه سر رفتیم مهد عمه آذر تا دلت خواست برای خودت پادشاهی کردی خوب مهد عمه بود دیگه کسی نمیتونست به آقا کسری حرفی بزنه همه جا رو بهم ریختی کلی هم بازی کردی طفلکی عمه هر چقدر خواست باهات بازی کنه اصلا بهش اجازه ندادی چند تا عکس از مهد برات میزارم گلم . مامانی الان چند روزه هوا خیلی سرد شده همش داره برف میاد و من خیلی خوشحالم آخه مامانی یه جورایی جنون برف بازی و برف داره چیکار کنم خوب مامانی از بچگیم خیلی هوای سرد و برف و بارون رو دوست داشتم وقتی برف میبینم عین نی نی کوچولوها کلی ذوق میکنم بخاطر همین دیروز بعد از ظهر نرفتم سر کار که بمونم خونه . شب که بابا...
6 آذر 1390

کنسرت

سلام همه هستی مامانی   پسرم الهی همیشه شاد و سر حال باشی مامانی دیشب خیلی هم شب خوبی بود و هم بد . با عرض معذرت خیلی زیاد من دیشب تنهات گذاشتم و با بابا امیر و خاله مهسا رفتیم کنسرت محسن یگانه ولی چون تو کوچولو بودی نمیتونستم ببرمت . خیلی خوب بود یعنی عالی بود ولی به من اصلا خوش نگذشت چون همش دل شوره تو رو داشتم و واقعا دلم برات تنگ شده بود و همش دعا دعا میکردم که زودتر تموم بشه و بیام پیشت ببخشید که تنهات گذاشتم . بعد از اینکه کنسرت تموم شد اومدیم خونه تو سریع اومدی پشت در و هی مامان مامان میکردی الهی فدای اون مامان گفتنات . آخر شب هم خیلی ناراحت شدم چون از خاله مصی شنیدم مغازه اش رو دزد زده و کامپیوترش با چند تا از کارت ه...
28 آبان 1390

فرهنگ لغت کسری 1

سلام زندگیم    مامانی دیگه ماشاا... ماشاا.... کم کم داری شروع میکنی به حرف زدن برات چند تا از کلمه هایی که میگی رو با ترجمه برات مینویسم .   ماما = مامان                    باوا = بابا                       امی = امیر              آ = آب مس = مرسی                 کف = کفش&...
25 آبان 1390

نمایشگاه

سلام مامانی دوست دارم   عشقم خدارو شکر خوب خوب شدی امروز اومدم چند تا عکس که تو این مدت نتونستم برات بزارم رو قرار بدم . هزار ماشاا... روز به روز داری شیطون تر میشی مامانی . خدارو شکر تو فقط سالم باش هر چقدر که دوست داری شیطنت کن . دیروز بعدازظهر با بابا امیر بردیمت نمایشگاه کودک میدونی کی اونجا بود عمو پورنگ که دوسش داری و برنامش رو هر وقت نگاه میکنی دست میزدی وقتی دیدیش کلی خندیدی ولی وقتی خواست تا بغلت کنی زدی زیر گریه مجبور شدیم با بابا امیر عکس بندازی اینم عکسش که فکر نکی دروغ میگم .   الانم چند تا عکس برات میخوام بزارم از بستنی خوردنت و بهمریزی کیف با...
25 آبان 1390

عید غدیر

سلام فرشته مامانی   خدارو شکر هزاران بار به خاطر اینکه حالت خوب شده . مامانی فردا عید غدیر خم هست بهترین و بزرگترین عید ما مسلمونا . زیباترین آرزوهارو برات دارم گل من ایشاا... بهترین زندگی رو داشته باشی و موفق باشی عزیزم . یه شعر در مورد عید غدیر برات مینویسم گلکم بچه ها شادی کنید، آمده عید غدیر           باز گوید مادرم، قصه های دلپذیر بار دیگر شهر ما، نور باران می شود           بافروغ چلچراغ، شب چراغان می شود   باز هم امشب پدر، نقل و شیرینی خرید      باز بوی عطرِ و گُل، می دهد پیغام عید بنده خوب خدا، یار پیغمبر علی ...
23 آبان 1390

تشکر

سلام نفس مامان    اول از همه خاله جونیا که نگران حال کسری بودن خیلی خیلی زیاد تشکر میکنم این پیغام های شما عزیزاست که من رو یکم آروم میکنه مرسی هز همه دوستای گلم   دوم اینکه اومدم بگم خدا رو شکر کسری یکم حالش بهتر شده به لطف دعاهای شما دوستای عزیز .   نمیتونم تند تند بیام پست بیزارم کسری جون که حالش خوب خوب شد میام حسابی یه دل سیر واسه دوستای گلم پیغام میزارم .   ممنونم از همتون . دوستون دارم .
18 آبان 1390